روایت مادری با معرفی کتاب «یک دریا ستاره» در بوشهر برگزار شد
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۶۲۶۶۱
به گزارش خبرنگار مهر، آئین روایت مادری با معرفی کتاب «یک دریا ستاره» خاطرات زهرا تعجب همسر شهید مسعود (حبیب) خلعتی به قلم سید قاسم یاحسینی، با حضور مدیرکل کتابخانه های عمومی استان بوشهر، معاون هماهنگ کننده سپاه امام صادق (ع)، مدیرکل کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان، مدیرکل دفتر امور سیاسی انتخابات و تقسیمات استان، مدیرکل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی، رئیس سازمان بسیج جامعه زنان استان بوشهر، رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان، مجید عابدی شاعر و دبیر محفل ادبی شعر و آفتاب، خانوادههای معزز شهدا و علاقه مندان به کتاب و کتابخوانی در گلزار شهدای بوشهر برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جای خالی کتاب از زبان مادران شهدای بوشهر
مدیرکل کتابخانه های عمومی استان بوشهر صبح پنج شنبه در این مراسم با عرض تسلیت ایام اربعین حسینی گفت: برگزاری محفل روایت مادری با حضور خانواده معظم شهدا و در کنار مزار مطهر شهدای بوشهر دارای معنویت خاصی است.
حیدر راهب افزود: با توجه به رویکرد ما در مردمی بودن مراسم، این بار تصمیم گرفتیم که بر خلاف روال گذشته که مراسم در سالنهای همایش برگزار میشد، این مراسم را در جوار گلزار شهدای عزیز برگزار کنیم و امشب همه مهمان این شهدای عزیز هستیم.
مدیرکل کتابخانه های عمومی استان بوشهر خاطر نشان کرد: روایت مادری از سلسله نشستهای ملی است که به همت نهاد کتابخانه های عمومی کشور با هدف تجلیل و تکریم از مقام شامخ مادران و همسران شهدا در همه استانها با محوریت معرفی کتاب برگزار میشود.
وی افزود: جای خالی کتاب از زبان مادران شهدا در استان بوشهر حس میشود و میطلبد که دستگاههای فرهنگی در حمایت و تولید آثار هنری فاخر تلاش کنند که تحقق این مهم در انتقال مفاهیم انقلابی به جوانان تأثیر زیادی خواهد داشت.
وی در خصوص کتاب «یک دریا ستاره» گفت: این اثر بسیار خوش خوان و روان است و راوی حقایق و خاطرات زندگی خود را صادقانه و بدون اغراق در این کتاب بیان کرده است.
راهب گفت: احترام و تکریم خانواده شهدا به عنوان سهامداران اصلی انقلاب اسلامی وظیفه ماست و ما تا ابد مدیون خون شهدا و ایثارگری و فداکاریهای ایشان هستیم.
وی به حدیثی از نبی مکرم اسلام (ص) اشاره کرد و گفت: در این حدیث خداوند به حضرت رسول (ص) فرموده است: «من جانشین شهید در خانواده او هستم، هر کس رضایت خانواده شهید را جلب کند رضایت مردم را جلب کرده است و هر کس آنها را به خشم آورد ما را به خشم آورده است.»
وی از دستگاهها و نهادهایی که در برگزاری این مراسم همکاری کردهاند تشکر کرد و گفت انشالله که دعای خیر مادران شهدای عزیز همراه ما باشد.
در ادامه این مراسم زهرا تعجب راوی کتاب «یک دریا ستاره» و همسر شهید مسعود خلعتی به بیان خاطرات خود در زندگی با این شهید بزرگوار پرداخت.
زهرا تعجب از چاپ خاطرات خود در زمان انقلاب و دفاع مقدس در نشریه عرشیان اشاره کرد و گفت: این کار بهانهای شد که خاطرات خود را در قالب کتاب گردآوری کنم.
وی افزود: تمام خاطرات من با اشک نوشته شده است چرا که مرور خاطرات آن زمان یادآور دوران شیرین گذشته است.
همسر شهید خلعتی از علاقه خود به جنگیدن در کنار همسر خود در جبهههای نبرد اشاره کرد و گفت: عشق به دفاع از وطن و شهرم و همچنین علاقه به تجربه کردن فضای جبهه باعث شد که در آبان ماه سال ۱۳۶۰ به مدت دو ماه در کنار همسر خود در جبهههای جنوب حضور داشته باشم.
تجلی صبر حضرت زینب (س) در سبک زندگی مادران و همسران شهدا
معاون هماهنگ کننده سپاه امام صادق علیه السلام استان بوشهر در این مراسم گفت: این مجلس با صفا و بی ریا یکی از بهترین محافل و مجالسی بود که توفیق شد در آن بار دیگر ذهن خود را به ایام پرافتخار دفاع مقدس ببریم.
سرهنگ علی غضنفری گفت: میتوان تجلی صبر حضرت زینب سلام الله علیها را در سبک زندگی مادران و همسران شهدای ما مشاهده کرد و این الگو باعث شد که چنین مادرانی چنین فرزندانی را تربیت کنند.
معاون هماهنگ کننده سپاه امام صادق علیه السلام بوشهر تصریح کرد: امروز میبینیم که در همه صحنهها و اتفاقاتی که در کشور میافتد بازهم مادران همسران و خانواده شهدا هستند که زینب وار ایستادند و از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دفاع میکنند.
وی افزود: اقدام خلاقانه اداره کل کتابخانه های عمومی استان بوشهر در برگزاری این مراسم در جوار شهدای بوشهر جای تقدیر و تشکر دارد، امیدواریم که بتوانیم از ظرفیت گنجینه خاطرات فرزندان، مادران و همسران شهدا استفاده کنیم.
وی افزود: وظیفه همه نهادهای فرهنگی است که در انتقال مفاهیم ایثار و شهادت تلاش کنند چرا که موفقیت ما در همه زمینهها در گرو پرداختن به رهروی راه شهدا است.
از دیگر بخشهای این مراسم گفتگو با مادر شهیدان غلامرضا و عبدالرضا جمهوری بود که به بیان خاطراتی از دوران جوانی و نوجوانی این دو شهید بزرگوار پرداخته شد.
مادر شهیدان جمهوری در بیان خاطرهای گفت: پس از اینکه خبر شهادت غلامرضا را دریافت کردیم درخت کُناری که در حیاطمان بود به کلی خشک شد و بعد از چند ماه و در زمانی که پیکر این شهید پیدا شد و به بوشهر بازگشت این درخت جوانه زد و سبز شد.
شعر خوانی مجید عابدی دبیر محفل ادبی شعر و آفتاب و همچنین مداحی در عزای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از دیگر بخشهای این مراسم معنوی بود.
در پایان این مراسم از زهرا تعجب، مادر شهیدان جمهوری و مجید عابدی با اهدای لوح سپاس تقدیر به عمل آمد.
کد خبر 5584739منبع: مهر
کلیدواژه: بوشهر شهدا کتابخانه اربعین حسینی اربعین 1401 بوشهر کرمانشاه زیرساخت های مرزی اربعین ویروس کرونا مرز مهران زائران اربعین گرگان مرز خسروی خراسان رضوی اردبیل مشهد ایلام کتابخانه های عمومی استان بوشهر مادران و همسران شهدا شهدای بوشهر روایت مادری زهرا تعجب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۶۲۶۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شناخت گامبهگام و تدریجی جریان اسرائیل
علیانی با بررسی موبهموی روایتهای تاریخی و دستیابی به شناختی دقیق از شخصیتهای مؤثر و صاحبان ایده تشکیل این سازمان تروریستی بزرگ، در کتاب متاستاز، کل این ماجرایی را که مثل غده سرطانی، نزدیک به یک قرن، درد و رنج را بر پیکره بشر تحمیل کرده، مورد نقد و موشکافی قرار داده است. علت دیگر اشتیاق من برای خواندن این کتاب، توانایی نویسنده در استفاده از زبان روایی است. کتاب و مقاله در موضوع فلسطین و اسرائیل کم نداریم اما بسیاری از آنها پژوهش صرف بهمعنای گردآوری اندیشه و اطلاعات دیگر منابع بهشکل مکانیکی و تکرار حرفهای قبل هستند بدون ذرهای نگاه جدید که درخور وقایع امروز باشند. زبان بیشتر منابع پژوهشی، ثقیل و مغلق، خستهکننده و ملالآور است. انگار رسم زمانه است که محقق سخت حرف بزند و سادهسازی مفاهیم را نه فقط مزیتی برای اثرش نمیداند که از آن دوری میکند. ماجرا مثل دستخط بد پزشکها در نسخهنویسی است. خرچنگقورباغهنویسی رابطه مستقیم با سواد پزشک دارد. هر قدر ناخواناتر بنویسد، یعنی باسوادتر است.۱- صدای نویسنده در تمام کتاب شنیده میشود
علیانی از معدود نویسندگانی است که یافتههای مهم و جدی خود را با زبانی ساده و صمیمی روایت میکند. صدای او در تمام متن متاستاز اسرائیل شنیده میشود. گاهی خواننده را مورد عتاب قرار میدهد! شاید ناسزای ریزی هم به او بگوید تا از خواب بیدارش کند! قضاوت را بهعهده مخاطب میگذارد و اصراری برای تأیید نظراتش ندارد. خب بیتردید جای چنین کتابی در انبوه منابع خالی بود اما باید دید اصل حرف او در این کتاب چیست. علیانی در مقدمه کتاب به این موضوع اشاره میکند تا اول بسما... تکلیف خودش و خواننده را روشن کند. پیوستگی ترور و تعدی و تبعیض از سالها قبل از روز نکبت تا همین امروز هرگز قطع نشده است. بررسی پیوستگی این سه «ت» به این معناست که اسرائیل بزرگترین و کاملترین نماد تبعیض و ترور و تعدی است. اسرائیل نه فقط یک کشور یا ملت یا حتی حاکمیت نیست که یک سازمان بزرگ تروریستی است. مگر میشود کسانی را پیدا کرد که با توجه به عملکرد ۸۰ ـ۷۰ ساله اسرائیل، سرطانی و سمی بودن این تشکیلات برایشان محرز نشده باشد؟! در آن سال، هنوز ماجرای طوفانالاقصی در میان نبود و جنگ غزهای وجود نداشت اما در کتاب متاستاز به خطر جهانی این سازمان تروریستی بزرگ و علت اصلی حمایت آمریکا از اسرائیل بهطور محکم و مبرهن اشاره شده است.
۲- درباره کسی که به سرطان مبتلا شده، کل بدن را نباید متهم کرد!
راست میگویند که محققان واقعی همیشه چند قدم جلوتر از جامعه حرکت میکنند و بیاعتنایی به نظرات آنها، یعنی کشتن زمان و درجازدن علمی. امروز که بیش از شش ماه از آغاز فاجعه نسلکشی غزه میگذرد، باور کردم که بسیاری از خواص هنوز هم موضوع اسرائیل را جهانی نمیبینند و با تقلیل و تحدید این موضوع به بحثهای حاکمیتی، کمترین واکنشی به وقایع اخیر ندارند. منظورم از واکنش، دادن شعار مرگ بر اسرائیل نیست؛ بلکه تلاشی است برای کسب آگاهی به این موضوع و در حد امکان، روشنگری نسبت به آن. علیانی با زبانی ساده و به دور از شعارزدگی به این نکته مهم اشاره میکند که من و امثال من با اسرائیل چه کار داریم؟ اسرائیل با ما کار دارد. صهیونیستها گریبان دنیا را گرفتهاند. هنوز با خواندن اخبار، این حجم از پلیدی و پلشتی انسان را شگفتزده میکند! ارتباط دین یهود و اسرائیل مثل متاستاز است. صهیونیسم سرطانی است که در دل یهودیت شکل گرفته است. درباره کسی که به سرطان مبتلا شده، کل بدن را نباید متهم کرد؛ بلکه همان غده سرطانی را باید شناخت و برای درمان، آن را از بین برد.
۳- شناخت گامبهگام و تدریجی جریان اسرائیل
نقطه قوت کتاب متاستاز، شناخت گامبهگام و تدریجی جریان اسرائیل در دل تاریخ است. عنوان فصل اول «از هیچ تا پیچ» است. در بخش اول و طی ۱۴ فصل، داستان از «هرتسل» و نخستین ماجراهای یهودیان و شکلگیری ایده صهیونیسم بهعنوان یک ایده سیاسی، حاکمیتی آغاز میشود. علیانی با روکردن اسناد و مدارک دستاول به این موضوع میپردازد که چطور صهیونیستها مسلح شدند، از کجا تأمین مالی شدند، چگونه استقرار یافتند و چطور توانستند در جبهههای مختلف با حاکمیتها و آدمهای مختلف بجنگند و باقی بمانند. این ممکن نبود مگر با تأسیس گروههای مختلف آموزشدیده مسلح، مخفی و امنیتی. همه این آغازها از هیچ بود، اززمانی که عملا نه صهیونیستی درکاربودونه مهاجری ونه بمب اتمی،اما بالاخره زمان گذشت واینها همه پدیدآمدو صهیونیسم به یک پیچ تاریخی رسید؛ جایی که باید تصمیم میگرفت نامزد نفرتانگیزش انگلیس را در آغوش نگه دارد یا به سویی دیگر بچرخد و برای دیگران لَوندی کند. اگر این چرخش تاریخی نبود،امروزچنین حجمی ازخباثت وانسانستیزی برهم انباشته نشده بود.
۴- هلوکاست کجای داستان اسرائیل است؟
نویسنده در بخش اول کتاب یادی میکند از هلوکاست؛ از اینکه هلوکاست کجای داستان اسرائیل است و ما کجای داستان هلوکاست نشستهایم؟ علیانی بدون آنکه اسیر تبلیغات و روایت مشهور ماجرای هلوکاست شود، با روایتی کوتاه، ساده، منطقی و مبتنی بر دودوتا چهارتای خودمان به موضوع هلوکاست میپردازد. نویسنده، یهودستیزی نازیها را رد نمیکند، زیرا ردپای نفرت هیتلر را در انبوه سخنرانیهای تصویری و صوتیاش یافته است. هیتلر همانقدر نژادپرست بود که اسرائیلیها هستند. بهدلیل حجم غیر قابل تصور تبلیغات در بزرگنمایی هلوکاست، علیانی علاقهای به کشف عدد و رقم کشتهها یا رد و تأیید قصههای واقعی یا برساخته آن ندارد. او به مواردی میپردازد که امروز برای هرمحققی قابل تحلیل و اثبات است. ازنظر او فارغ از طول و عرض وعمق این ماجرا، اسرائیل یک لقمه چرب و خوشخوراک به نام هلوکاست را ازدست نمیدهد.تبلیغ مداوم و وسیع درباره هلوکاست از وظایف اصلی دستگاه تبلیغاتی کارآمداما بسیارغیرانسانی اسرائیل است. هلوکاست آورده مالی بسیاری برای اسرائیل داشته و دارد.
۵- چه کسی محق است به هلوکاست استناد کند؟
در بحث هلوکاست دو موضوع وجود دارد که اگر این دو نبود، علیانی به ماجرای هلوکاست وارد نمیشد؛ اولین آن، ادعای یکتایی و فراگیری هلوکاست است. مدعای عجیبی که پایه و اساسی ندارد. میگویند: هلوکاست هیچ مشابهی ندارد. علیانی معتقد است این ادعا نوعی شعبدهبازی موجه است؛ چون با هیچ دلیل عقلی نمیتوان آن را اثبات کرد. مثلا شباهتی بین کشتار مردم ویتنام و یهودیان در جنگ دوم جهانی نیست. خوب آنها هم میتوانند مدعی شوند جنگ ویتنام هیچ مشابه تاریخی ندارد. دومین موضوع که برای نویسنده در ماجرای هلوکاست اهمیت دارد، این که چه کسی محق است به هلوکاست استناد کند؟ چرا بهقول معروف، نعل را وارونه زدهاند؟ چرا متهم جای دادستان نشسته است؟ هلوکاست حاصل چیزی جز نژادپرستی و تبعیضگرایی نمیتواند باشد. الان ماهیت اسرائیل چیزی غیر از این است؟ هلوکاست فارغ از یک چارچوب تبلیغی نامفهوم و غیرقابل درک، هیچ ربطی به اسرائیل ندارد. هلوکاست اگر قربانیشدن یهودیان است، شاید بتوان مدعی شد آن یهودیان دو بار قربانی شدند: یک بار در جنگ نازیها و یک بار در جنگ صهیونیستها.
۶- به دنبال ریشه تشکیل اسرائیل
نویسنده در بخش دوم و سوم کتاب «متاستاز اسرائیل» با گامهایی کوتاه و شمرده، ریشه تشکیل اسرائیل را دنبال میکند. در بخش دوم و در دنیایی که قدرتهای بزرگ مالی و سیاسی در یک لحظه، خود و تمام تبارشان را به مشتری و به قیمت میفروشند، علیانی به این سؤال پاسخ میدهد که اسرائیل چه ارزش افزودهای برای آنان دارد! آنان نهفقط اسرائیل را نمیفروشند که رسما در نهان پروارش میکنند و نگهش میدارند. ارزش استراتژیک اسرائیل کجا و چقدر است و ارزش افزودهاش کجاست و چقدر؟جنگهای این موجود شرور و آدمخوار و متعهدنبودنش به هیچ ارزش عمومی و بینالمللی، پاسخ به این پرسش را دشوار میکند. آیا هدف نهایی این بازی چیزی است که انسان اعم از ایرانی و غیرایرانی، مسلمان و غیرمسلمان، بتواند با آن کنار بیاید؟ آیا اساسا امیدی هست که این موجود، خودش به اتاقش برود و به کارهای بدش فکر کند و متنبه بیرون بیاید؟
۷- صبر و تأنی و پختگی در رسیدن به حرف آخر
کتاب متاستاز اسرائیل، مصداق همان مثال معروف است که «دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راهرفتن آموخت!» صبر و تأنی و پختگی در رسیدن به حرف آخر، ویژگی بارز این کتاب است. قرار نیست با تعصب و شعار، چیزی ثابت یا رد شود. این کتاب قرار است خواننده را به فکر فرو ببرد. او را با سؤالاتی درونی مواجه و وجدانش را بیدار کند که مقابل این جرثومه فساد و تباهی سکوت نکند. دستکم در برخورد با خود و در نهانخانه دل میتوان حقیقت را یافت و در مقابلش سر فرود آورد. بخش سوم کتاب با عنوان «از هست تا شود» از فصلهای بسیار جذاب وخواندنی کتاب است؛ وضع و حال معدود افرادی در اسرائیل که تلاش میکنند تروریست نباشند؛ روایت درگیری اسرائیل با انسانها. فرقی نمیکند این انسانها فلسطینی باشند یا ایرانی. روایتهای مربوط به آتشافروزی بهمعنای عینی و غیراستعماری آن، درختان زیتون فلسطین و تخریب و نگاهبانی از آنان، انتفاضه و مفهوم مبارزه بهوسیله هرچه هست حتی با سنگ یا مفهوم مقاومت تا همیشه و عکسالعملهای پنهانمانده اسرائیلیها در برابر مقاومت، کاردزنی فلسطینیها بهعنوان حرکتی که در پی بخشیدن تحرک و هیجان بیشتر به مبارزه و کشیدن مبارزه به عرصه جهانی است، شهرکسازی و غصب زمین و خانه و نهایتا جنگ تبلیغاتی اسرائیل علیه اذهان عمومی دنیا.
۸- اسرائیل چه میخواهد و چه میکند؟
در فصلهای پایانی، نویسنده مخاطب رابه اینسو میبرد که بایدبه این پرسش پاسخ داد: اسرائیل چه میخواهد وچه میکند؟ انسانها دربرابر اسرائیل چه میتوانند بکنند وهرنوع برخوردی با اسرائیل، نیازمند چه حدی ازهزینه و متضمن چه حدی از دستاوردهای مفید برای جوامع انسانی است؟ آیامیتوان اسرائیل رابوسید وهمهچیزرابهخوبی وخوشی تمام کرد؟ میتوان به سرزمین فلسطین لشکر کشید و مسأله را با راهحلهای نظامی حل کرد؟ میتوان بدون خوشبینی و بدون نظامیگری، با اسرائیل پای میز مذاکره نشست؟ یا راهحل را باید در افقهای مأنوس و معهود در افقی دیگر جستوجو کرد؟
۹- «پیوست» روایتهایی از فجایع اسرائیل
در بخش آخر کتاب با عنوان «پیوست» روایتهایی از فجایع اسرائیل آمده است: کشتار دیریاسین یا فجایع مرگباری از این دست که با شدت و حدت در سرزمینهای اشغالی ادامه دارد، جمعیت زیادی از فلسطینیها را متقاعد کرد که ماندن یعنی جانباختن! همین تصور و باور بعد از کشتار بیرحمانه فلسطینیها در روستای دیریاسین منجر به موج بزرگ مهاجرت از فلسطین شد. قصه امروز غزه نیز ادامه همین فجایع است. اسرائیل بهدنبال زمینزدن ملتی است که گرسنه، برهنه و تشنه مقابل دشمن سر تا پا مسلح ایستاده و حاضر به ترک میدان نیست.علیانی با آوردن روایتهای تمرد جوانان اسرائیلی از شرکت در دوره سربازی و اعتراضهای مدنی در دل جامعه چهلتکه اسرائیل به این موضوع میپردازد که این اعتراضات درواقع نشانههای پایان ایدئولوژی انگیزشی صهیونیسم و تبدیل یک سازمان ترور به یک تشکیلات اقتصادیاجتماعی است.عنوان روزآمد و جذاب کتاب توانسته بار معنایی و مفهومی آن را بهخوبی در ذهن مخاطب تداعی کند و نامی ماندگار و اثرگذار باشد.